( 3472)گر ز نام و حرف خواهی بگذری |
|
پاک کن خود را ز خود هین یک سری |
( 3473)همچو آهن زآهنی بیرنگ شو |
|
در ریاضت آینه بیزنگ شو |
( 3474)خویش را صافی کن از اوصاف خود |
|
تا ببینی ذات پاک صاف خود |
( 3475)بینی اندر دل علوم انبیا |
|
بی کتاب و بیمُعید و اوستا |
( 3476)گفت پیغمبر که هست از امّتم |
|
کو بود هم گوهر و هم همّتم |
( 3477)مر مرا ز آن نور بیند جانشان |
|
که من ایشان را همی بینم بدان |
( 3478)بی صحیحین و احادیث و روات |
|
بل که اندر مشرب آب حیات |
( 3479)سرّ امسینا لکر دّیا بدان |
|
راز اصبحنا عرابیا بخوان |
( 3480)ور مثالی خواهی از علم نهان |
|
قصّهگو از رومیان و چینیا |
از آهنى بىرنگ شدن: آهنى را از دست دادن. در قدیم آینه از آهن ساخته مىشد. چون آهن را جلا مىدادند تیرگى آن مىرفت و چنان روشن مىشد که عکس هر چیز در آن پدید مىگردید. و صفت آهنى (تیره بودن) آن از میان مىرفت.
اوصاف خود: اوصاف حیوانى.
مُعید: یعنی، بازگو کننده. در مدرسههای عالی قدیم مانند نظامیهها، این لفظ را به کسی اطلاق میکردند که درس استاد را تکرار میکرد و مشکلات شاگردان را پاسخ میگفت. و در اصطلاح نظام دانشگاهى امروز کشورهاى عربى منصبى مرادف دانشیار. «البته این نوع تحصیل را، علم کسبی میگویند که تنها از راه مدرسه و شواهد عقلی و نقلی به دست میآید.
صاف کردن خویش از اوصاف خود: یعنی با تزکیه نفس درونت را از اوصاف پست و اخلاق زشت و خودبینیها صاف کن تا به اخلاق ربّانی و اوصاف الهی آراسته شوی؛ تنها دراین صورت است که ذات پاک خود را خواهی دید و علم الهی را بیکتاب و معلم در خود خواهی یافت.
صحیحین: الجامع الصحیح تألیف محمد بن اسماعیل بخارى (وفات- 256 ه)، و صحیح ابو الحسن مسلم بن حجاج نیشابورى (وفات- 261 ه).
مشرب: به معنی محل آب نوشیدن است.
آب حیات: یعنی معرفت الهی وپیوستگی به حق،
اَمْسَیْنا لَکُردیّاً و اَصْبَحْتُ عَرَبیّاً: عبارتى است منسوب به ابو الوفاء کُرد، یعنى شبانگاه کُرد بی مایه یی بودم وبامدادان که برخاستم بر زبان عربی تسلط داشتم .[1]
( 3472) اگر مىخواهى که از نام و حرف بگذرى و بحقیقت برسى خود را از خودى پاک کن.( 3473) مثل آهن رنگ آهنى را از دست داده و بر اثر ریاضت و زحمت آینهاى شو بىزنگ.( 3474) خود را از اوصاف خود مصفا کن تا ذات پاک و صاف خویش را جلوهگر بینى.( 3475) و علوم انبیا را بدون کتاب و معبد و استاد در دل خود مشاهده کنى. ( 3476) حضرت رسول فرمود از امت من کسانى هستند که از گوهر و نور وجود من در آنها هست.( 3477) جان آنها با آن نور مرا مىبیند و من آنها را با همان نور مشاهده مىکنم.( 3478) این دیدن احتیاجى بخواندن کتاب صحیح بخارى و صحیح مسلم [دو کتاب معتبر از اخبار اهل سنت است. ] و احادیث و روایات راویان ندارد و تو از آن منبع که آب حیات و شراب زندگى مىنوشند.( 3479) راز سخن حضرت بابا طاهر را که گفت امسیت کردیاً و اصبحت عربیاً را بخوان و درک کن.() سر امسینا و اصبحنا تو را براه خدا مىرساند.( 3480) اگر مثالى از این راز نهانى مىخواهى قصهاى از رومىها و چینیها را بخوان.
مولانا می گوید: آن که حقیقت جوست، مىداند که اثر در نام نیست بلکه در مسمّى است پس فرا گیرنده علم ظاهرى هم اگر مستعّد باشد بدین حقیقت خواهد رسید، که علم، رسیدن به حقیقت اشیاء است نه سر گرم شدن به الفاظ. حاصل این بیتها نیز این است که اگر کسى خواهد به علمى رسد که از جانب هوست باید به ریاضت پردازد و درون خود را پاک کند تا علم حقیقى بر وى افاضه شود.
او می گوید: برای رسیدن به علم اهل دل یا حقیقت محض، از نامها، ظواهر مادی، خودیّت و آنچه جز پروردگار، ما را به خود مشغول میکند، باید گذشت.برای مثال آهن را صیقل میدهند تا آهن بودن را از دست بدهد و آینه شود؛ ریاضت مردان راه حق نیز مانند صیقل دادن است.
از نظر مولانا وسایر عرفا، علم لدنّی، علمی است که اهل قرب از جانب حق تعالی به دست میآورند، بیواسطه بشر و آن بر سه قسم است: وحی، الهام و فراست».[2] در چند حدیث از پیامبر(ص) نقل شده است که برادران من کسانی هستند که به من ایمان دارند و مرا ندیدهاند. رابطه من با این برادران نادیده، از طریق یک نور باطنی و پیوندی معنوی برقرار است.[3] مولانا با توجه به این حدیث است که میگوید، همه مردان حق و واصلان، در ردیف این برادران نادیده قرار دارند. رابطه پیامبر با برادران نادیده و ارشاد آن حضرت درباره مردان حق، نیاز به منابع حدیث، مانند صحیح مسلم و بخاری و روایات محدثین، ندارد. پیامبر و دیگر مردان حق، از آب حیات، معرفت نوشیدهاند و در مشرب این آب حیات بههم پیوسته و با یکدیگر مربوطند. سپس مولانا به سخن ابوالوفاء اشاره میکند که: شبانگاه بیمایهای بودم و بامدادان که برخاستم بر زبان عربی تسلط داشتم؛ این سخن را درباره کسانی به کار میبرند که با الهام حق یا تحولی روحانی، به حقایق میرسند. مولانا عقیده دارد: مردان حق نیز به همین ترتیب از علم پیامبر بهرهمند میشوند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |